در چه صورتی اجازه داریم گناه کنیم؟!
در چه صورتی اجازه داریم گناه کنیم؟!
مردی به خدمت امام حسین(علیه السلام) رسید و گفت: من شخصی گناهکار هستم که نمیتوانم خود را از معصیت نگه دارم، مرا پند و اندرزی بده، حضرت حسین(علیه السلام) فرمود: پنج کار را انجام مده بعد هر گناهی مایلی بکن.

1. از رزق و روزی خدا نخور هر گناهی مایلی بکن.
آیه 6 سوره مبارکه هود علیه السلام با صراحت تمام خداوند متعال را عهده دار رزق تمام روزی خوران عالم معرفی می کند (وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللّهِ رِزْقُهَا؛
و هیچ زنده متحرکی در این زمین (از حیوان و جن و انس) نیست مگر آنکه روزی او بر عهده خداست).
باید توجه داشت که «رزق» به معنی عطاء و بخششِ مستمر است و از آنجا که روزیِ الهی، عطای مستمر او به موجودات است به آن رزق گفته میشود. [تفسیر نمونه 9/16]
امام علی علیه السلام می فرمایند: این مورچه ها را بنگرید که با آن همه کوچکی و ظرافت اندام، که تقریباً به چشم نمی آید... روزی اش تضمین شده و به او روزیِ فراخورِ حالش می رسد،خداوند منّان از او غافل نیست و پروردگار حسابگر محرومش نساخته است، اگر چه در دل تخته سنگی صاف و خشک و یا در میان صخره ای سخت باشد. [نهج البلاغه: خطبه 185]
امام صادق علیه السلام ـ وقتی ابو عبیده به ایشان عرض کرد: دعا کن که خداوند روزی مرا در دست بندگانش قرار ندهد ـ فرمود: خداوند چنین کاری نمی کند. او روزی بندگان را در دست یکدیگر قرار داده است؛ اما از خدا بخواه که روزی ات را در دست بندگان خوبش قرار دهد، که این از خوشبختی است. [تحف العقول صفحه 361]
2. از ولایت خدا خارج شو هر گناهی میخواهی بکن.
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَهُ وَ رَسُولُهُ و وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَو'ةَ وَ یُوْتُونَ الزَّکَو'ةَ وَ هُمْ رَ'کِعُونَ (آیهء 55، از سورهء 5: المآئدة: «این است و جز این نیست که ولیّ شما خداوند است، و رسول او، و کسانی که ایمان آوردهاند که اقامه نماز میکنند و ایتاء زکوة مینمایند در حالت رکوعشان.»)
3. جایی را پیدا کن که خدا ترا نبیند هرچه میخواهی بکن.
ایمان به خدا، و یاد او در همه حال و اعتقاد به اینکه همه ما در محضر خدا هستیم از اساسی ترین اهرمهای بازدارنده از گناه است، اثر و نقشی که این عقیده در کنترل انسان و جلوگیری از طغیان غرائز حیوانی دارد، هیچ چیز چنین اثر و نقش را ندارد. و قدرت ایمان به خدا و یاد او در ریشهکن نمودن گناه از همهء قدرتها نیرومندتر است. سازمانهای پلیسی و انتظامی با فقدان ایمان و تکیهگاه معنوی هرگز نمیتوانند در اصلاح فرد و جامعه توفیق یابند.
ایمان به خدا و اعتقاد به آگاهی او بر همه چیز و حضور او در همه جا، در انسان آنچنان نیرویی در برابر گناه به وجود میآورد که او را همچون سپری فولادین و نفوذ ناپذیر در برابر گناهان میکند.
نیروهای انتظامی و امنیتی، هر چند قوی و گسترده باشند قادر به جلوگیری از گناهان مخفی نیستند و هرگز نمیتوانند در کنترل گناهان در خلوت نقشی داشته باشند. ولی ایمان درونی میتواند نقش خلل ناپذیری در بازداری انسان از گناهان آشکار و پنهان ایفا کند، بر همین اساس در آیات و روایات بر نقش ایمان در بازداری از گناه بسیار تکیه شده است؛ به عنوان نمونه قرآن میفرماید:

«ألَم یَعلَم بِأنّ اللّه یَرى»(علق / 14)
«آیا انسان نمىداند که خداوند همه اعمالش را مىبیند؟»
«إنّ ربّکَ لَبِالمِرصاد»(فجر / 14)
«قطعاً پروردگار تو در کمینگاه است.»
«یَعلَم خائِنَة الاَعیُن و ما تُخفِى الصُّدور»(مۆمن / 19)
«خداوند چشمهایى را که به خیانت گردش مىکند، مىداند و بر آنچه در سینهها پنهان است. آگاه مىباشد.»
در قرآن واژهء «بصیر» «خدا بیناست» 51 بار، و واژه «سمیع» «خدا شنواست» 49 بار آمده است.
این آیات به روشنی بیان میکند که همه ما در محضر خدای بزرگ هستیم. در هرجا، در خلوت و جلوت، هر کاری بکنیم و حتی اگر در فکر و مغز خود، مطلبی را تصور کنیم، خداوند به آن آگاه است و در کمین انسان گنهکار است؛
در مقامی که کنی قصد گناه گر کند کودکی از دور نگاه
شرم داری، زگنه در گذری پرده عصمت خود را ندری
شرم بادت که خداوند جهان که بود خالق اسرار نهان
بر تو باشد نظرش بیگه و گاه تو کنی در نظرش قصد گناه
راننده وقتی که به چهارراه میرسد، همین که چراغ راهنمایی قرمز شد، از ترس پلیس و جریمه، توقف میکند، آیا نباید انسان در محضر خدا و در برابر دید خدا، خود را کنترل کند؟! و از مجازات الهی بترسد؟
در دعای «یستشیر» که از رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده میخوانیم:
«أسمَع السّامَعین أبصَر النّاظِرین»
«خداوندى که شنواترین شنواها و بیناترین بینندگان است.»
امیرمۆمنان علی علیه السلام میفرماید:
«اتّقوا مَعاصِى اللّه فى الخَلوات، فانّ الشّاهِد هو الحاکم»(نهج البلاغه، حکمت 324)
«از معصیت خدا در پنهانى و خلوتگاهها بپرهیزید، چرا که شاهد همان دادرس است.»
«و لا تَهتکوا أستارکم عند مَن یَعلم أسرارکم»(نهج البلاغه، خطبه 203)
«پرده خویش را در نزد خداوندى که از اسرارتان آگاه است، ندرید.»
4. وقتی ملک الموت برای گرفتن جانت (قبض روحت) آمد جلوگیری از او بکن.
5. وقتی مالک دوزخ تو را داخل جهنم کرد داخل نشو هرگناهی مایلی انجام ده.
- ۹۲/۰۹/۰۴