عاقبت شوخی با گناه!
شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۴ ب.ظ
عاقبت شوخی با گناه!
یکی از آسیب هایی که جامعه اسلامی را به شدت تهدید می کند، آن است که زشتی و قبح گناه برداشته شده و گناه عادی شود.
متأسفانه در برخی موارد شاهدیم که چطور، گناهی که سابقا خیلی زشت بود به شکل عادی در می آید، مثل ریش تراشی یا بد حجابی یا غیبت و این به حدی می رسد که آن قدر عادی می شود که حتی از آن نهی هم نمی شود، باید دید چه عواملی دست به دست هم می دهد که گناه، قبحش برداشته شده و عادی می شود:
1.سکوت و بی تفاوتی در برابر گناه:
یکی از زمینه های عادی شدن گناه، همین سکوت و بی تفاوت بودن در برابر آن است، در مسئله تربیت کودک، اگر والدین کار زشت کودک را به او گوشزد نکرده و او را از راههای مختلف راهنمایی نکردند، پیداست که اصلا کودک آن کار را زشت نشمرده و همیشه انجام می دهد، در جامعه هم قضیه از این قرار است که وقتی عده ای ناظر و شاهد کار زشت کسی هستند، و بی تفاوت از کنارش رد می شوند و می گویند: به من ربطی ندارد، این خود تأیید آن است یا می گویند حرف ما تاثیر ندارد، حتی اگر تاثیر هم نداشته باشد نباید حاکی از تایید باشد، چراکه سکوت نشانه رضایت است و در روایت است کسی که به کار گروهی راضی باشد مثل کسی است که آن کار را انجام داده است (وسائل ج16 ص141)
حتی اگر در جایی نمی توانیم سخنی بگوییم لاقل با چهره در هم کشیده که می توانیم نارضایتی خود را اعلام کنیم، و اگر هر کس از افراد جامعه به همین اندازه سکوت نکنند، گناه این قدر راحت و فراگیر نمی شود، اگر هر یک به نوبه خود نهی از منکر کند هر چه نشود، حداقل زمینه فراهم نمی شود.
2. گناه بزرگان
یکی دیگر از زمینه های عادی شدن گناه، انجام شدن گناه توسط بزرگان است، چه اینکه کودک وقتی شاهد کار زشت والدین باشد، از آنجا که آنان را معلم خود می داند آنرا درست شمرده و انجام می دهد، از این رو خداوند خطاب به همسران پیامبر می فرماید: شما با سایر زنان متفاوتید، اگر از شما زشتی سر زند مضاعف و دوبله شمرده می شود. چرا که راه را برای دیگران باز می کند.(سوره احزاب آیه 30)
یکی از چیزهایی که زمینه عادی شدن گناه را فراهم می کند، این است که انسان گناه را نقل کند و به دیگران بگوید، چه اینکه این نظیر همان اشاعه فحشاء یا گسترده کردن و پخش کردن گناه در جامعه اسلامی است و در دین ما شدیدا مورد نهی قرار گرفته است، مثلا کسی حق ندارد حتی اگه خیلی هم گنهکار است گناهش را نزد مردم بازگو کند
3.خودداری از نگاه به گناه
قرآن دستور به چشم پوشی می دهد، چرا که یکی از مهمترین عوامل عادی شدن گناه، نگاه به گناه است، نگاه به گناه، گناه است، حتی اگر انسان مرتکب آن گناه نشده باشد. نگاه به گناه، زمینه گناه را فراهم می کند و برای همین باید از آن خودداری شود، خداوند در این خصوص به مردان و زنان مۆمن دستور چشم پوشی داده است. آنجا که میفرماید: به مردان مۆمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند، این برایشان پاکیزه تر است زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است.(سوره نور آیه 30) باید نگاه را کنترل و مدیریت کرد، باید به چشم آموخت که هر چیز و هر کس ارزش دیدن ندارد.*
4. دوری از همنشینی با گناهکاران
در اینجا دو بحث هست، یکی اینکه نباید با بدان همنشین شد، چرا که به قول معروف: پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد، آیات و روایات هم زیاد داریم بر اینکه مراقب همنشین باشید که انسان خوبی است یا شر؟ از نشست و برخاست با نا اهلان بپرهیزید که در فکر و عمل انسان تاثیر مستقیم دارند، بعنوان نمونه، آیه شریفه که می فرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ» ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را به عنوان دوستان خود نگیرید!، آنان خود دوستان یکدیگرند، هر کس از شما که ایشان را به دوستی گزیند در زمره آنهاست و خدا ستمکاران را هدایت نمی کند.(1)
و نیز روایت امیرالمۆمنین علی(علیه السلام) که فرمودند:
«إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفُسَّاقِ، فَإِنَّ الشَّرَّ بِالشَّرِّ مُلْحَق» از رفاقت و مصاحبت با فاسقان بپرهیز! چرا که شر به شر ملحق می شود. در نتیجه تو هم آنطور خواهی شد.(2)
در روایت دیگری مولای متقیان فرمودند:
«إیاکَ و مُصاحَبَةَ أهلِ الفُسوقِ! فَإنَّ الرَّاضِی بِفِعلِ قَومٍ کَالدَّاخِلِ مَعَهُم» از دوستی با اهل گناه و بیبند و باران بپرهیز که اگر از فسق آنها خوشت بیاید و کار آنها را بپسندی، اثرش این است که تو هم مثل آنها میشوی.(3)
اما گاهی نشست و برخاست به جهت امر به معروف و نهی از منکر است، چرا که برای تأثیرگذاری بیشتر نیاز به رفاقت است، اما خب این هم حد و اندازه دارد، می تواند این رفاقت در قالب سخنان زیبا و نشستی کوتاه خلاصه شود نه اینکه انسان به بهانه هدایت دیگران خودش منحرف شود.
یکی دیگر از زمینه های عادی شدن گناه، انجام شدن گناه توسط بزرگان است، چه اینکه کودک وقتی شاهد کار زشت والدین باشد، از آنجا که آنان را معلم خود می داند آنرا درست شمرده و انجام می دهد، از این رو خداوند خطاب به همسران پیامبر می فرماید: شما با سایر زنان متفاوتید، اگر از شما زشتی سر زند مضاعف و دوبله شمرده می شود. چرا که راه را برای دیگران باز می کند
5. نقل گناه
یکی از چیزهایی که زمینه عادی شدن گناه را فراهم می کند، این است که انسان گناه را نقل کند و به دیگران بگوید، چه اینکه این نظیر همان اشاعه فحشاء یا گسترده کردن و پخش کردن گناه در جامعه اسلامی است و در دین ما شدیدا مورد نهی قرار گرفته است، مثلا کسی حق ندارد حتی اگه خیلی هم گنهکار است گناهش را نزد مردم بازگو کند. اینها همه برای این است که گناه در جامعه عادی نشود. قرآن کریم در این باره میفرماید:
إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.(4)
کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند میداند و شما نمیدانید.
از رسول خوبیها حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند: هر کس گناه و کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است.(5)
6. انجام گناهان به شوخی
باز از عوامل عادی شدن گناه می توان به ارتکاب گناه به شوخی اشاره کرد، در تعالیم دینی به ما آموخته اند که از گناهان حتی به شوخی دوری کنید تا زمینه جدی آن به وجود نیاید، مثلا در مورد دروغ روایتی از امیرالمۆمنین است که می فرمایند: «لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله و جده: هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این که دروغ را چه شوخی و چه جدی ترک کند.»(6). اینها همه به خاطر این است که گناه کبیره دروغ به شکل عادت و بازیچه قرار نگیرد تا کم کم افراد از شوخی به دروغ جدی گرفتار شوند. پس برای آنکه گناهان رنگ عادت به خود پیدا نکنند باید از گناهان حتی به شوخی و مزاح دوری کرد.
پی نوشت ها :
1. سوره مائده آیه 51.
2. بحارالأنوار ج33 ص508.
3. غررالحکم، ص 433.
4. سوره نور آیه 19.
5. کافی ج 4 ص 80.
6. اصول کافی، ج4، باب الکذب، ح11.
- ۹۲/۰۷/۱۳