بهجت گتوند

مطالب علمی ،مذهبی گتوند

بهجت گتوند

مطالب علمی ،مذهبی گتوند

پای درس عزّت امامِ عاشورا

جمعه, ۲۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۰۱ ب.ظ

پای درس عزّت امامِ عاشورا

کربلا

یکی از نقاط برجسته و نورانی حادثه عاشورا مسأله عزت نفس مۆمن و ذلت ناپذیری مۆمنین است که در واقع تبلور قرآن کریم در عاشورا می باشد چرا که خداوند در این رابطه می فرماید: « یقولون لئن رجعنا إلی المدینة لیخرجن الأعز منها الأذل و لله العزة و لرسوله و للمۆمنین ولکن المنافقین لایعلمون »(1) یعنی منافقان خواهند گفت : وقتی که به مدینه باز گردیم عزیزتران [ کفار ] ذلیل تران [ مۆمنان ] را اخراج خواهند نمود و حال آنکه عزت فقط از آن خدا و رسولش و مۆمنین می باشد ولکن منافقین نمی فهمند!

و در جای دیگر منافقین را سرزنش می کند که چرا برای عزت یافتن به سراغ کفار می روند و حال آنکه تمامی عزت از آن خداست چه عزت دنیوی و چه عزت أخروی و حتی عزت ظاهری و موقتی که در دست کفار می باشد نیز از آن خداست که آن را به زودی پس خواهد گرفت: « أیبتغون عندهم العزة و لله العزة جمیعا » (2).

و در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

« خداوند تمامی امور مۆمن را به خودش واگذار کرده جز یک امر  آن این است که حق ندارد خود را خوار و ذلیل کند چرا که خدا عزت را برای خود و رسول و مۆمنین برگزیده است »(3).

و در حدیث دیگری آمده است که:

« برای مومن شایسته نیست که خود را ذلیل کند، پرسیده شد: چه گونه ممکن است که خود را ذلیل می کند؟ فرمودند: کاری را انجام دهد که نیاز به معذرت خواهی پیدا کند یا وارد در کاری شود که قدرت انجام آن را ندارد »!!(4)

به نظر برخی از تحلیل گران حادثه عاشورا مهمترین درس این واقعه عظیم درس عزت مندی و تسلیم نشدن در برابر مطامع مستکبرین می باشد و به همین دلیل بود که امام حسین علیه السلام حتی از روی تقیه هم حاضر نشد که با یزید بیعت بنماید و این بیعت نکردن فقط برای این نبود که مبادا ظلم یزید تأیید بشود بلکه بیعت را ذلت پذیری می دانست فلذا فرمود:

« ألا و إن الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة یأبی الله ذلک لنا و رسوله و المۆمنون و حجور طابت و طهرت و أنوف حمیة و نفوس أبیة من أن نۆثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام.» (5)

خوب در این عبارات حضرت توجه و تأمل شود چرا که آن حضرت می فرماید: « قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة » یعنی یزید نابکار که فرزند معاویه نابکار است من را مجبور بین دو امر ساخته بین شمشیر و بین ذلت؛ و دور است از ما خاندان هر گونه ذلتی، خدا و رسول وم ۆمنان حقیقی این را برای ما نمی خواهند و آن دامن های پاکی که من از آن بدنیا آمده ام این را نمی پسندد ... !!!

بعضی نیز به اشتباه توهم می کنند که حرکت حضرت از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا صرفا برای این بوده است که بیعت نکند و یزید را تأیید ننماید و چون قرار بوده به زور از او بیعت گرفته و یا این که او را بکشند پس حضرت برای بیعت نکردن و کشته نشدن به این مسافرت تن داد !!!

بسیار واضح است که منظور حضرت از ذلت در متن فوق دقیقا بیعت کردن با یزید است پس این که کسی گمان کند بیعت نکردن حضرت با یزید صرفا برای این بوده است که ظلم های یزید مورد تأیید واقع نشود سخت در اشتباه است چرا که در این جملات معروف و مشهور که از حضرت نقل نمودیم تصریح شده است به این که علت بیعت نکردن این است که بیعت کردن مساوی است با خواری و ذلت که خداوند این را به مۆمن واگذار ننموده است چنانچه در حدیث امام صادق علیه السلام خواندیم و امام حسین علیه السلام نیز که معلم امام صادق علیه السلام بوده است قبل از او فرموده است: « أبی الله ذلک لنا و رسوله و المۆمنون » یعنی خدا و رسول و مۆمنون برای ما نمی پسندد که بیعت یا همان ذلت را بپذیریم !!

بعضی نیز به اشتباه توهم می کنند که حرکت حضرت از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا صرفا برای این بوده است که بیعت نکند و یزید را تأیید ننماید و چون قرار بوده به زور از او بیعت گرفته و یا این که او را بکشند پس حضرت برای بیعت نکردن و کشته نشدن به این مسافرت تن داد !!!

جواب این توهم غیرمنصفانه فرمایشات خود حضرت است که مکرر فرموده اند که من از مرگ فرار نمی کنم و برای این به کوفه می روم که کوفیان به من وعده نصرت و سپاه آماده را داده اند و اساسا اگر کسی قیام نکند امام نیست و در ضمن حضرت به صراحت از حرکت خود تعبیر به قیام و خروج نموده اند و مردم را دعوت به اطاعت از خود کرده اند. اگر صرفا قصد فرار از موت و از بیعت را داشتند دیگر دعوت مردم به امامت و خلافت خود بی معنی می نمود در ذیل عین عبارتهای منقول از آن حضرت را که بر مدعای فوق دلالت دارد می آوریم:

مهمترین درس این واقعه عظیم درس عزت مندی و تسلیم نشدن در برابر مطامع مستکبرین می باشد و به همین دلیل بود که امام حسین علیه السلام حتی از روی تقیه هم حاضر نشد که با یزید بیعت بنماید و این بیعت نکردن فقط برای این نبود که مبادا ظلم یزید تأیید بشود بلکه بیعت را ذلت پذیری می دانست

حضرت در روز عاشورا خطاب به کوفیانی که به او نامه نوشته بودند می فرماید:

« ألم تکتبوا إلیّ أن قد أیعنت الثمار و اخضر الجناب و إنما تقدم علی جند لک مجند ... لا والله لا أعطیکم بیدی إعطاء الذلیل و لا أفر فرار العبید » (6)

یعنی آیا به من نامه ننوشتید که میوه ها رسیده و همه جا سرسبز است و اگر بیایی بر سپاه آماده وارد شده ای ... به خدا قسم خود را ذلیلانه به شما تسلیم نمی کنم و مانند بردگان فرار نخواهم کرد ».

« ...و نحن نعلم أنا أحق بذلک الحق ... و إن تسمعوا قولی و تطیعوا أمری أهدکم سبیل الرشاد » (7).

اگر حرف مرا گوش دهید و امر مرا اطاعت کنید شما را به راه هدایت رهنمون خواهم کرد چرا که من شایسته ترین مردم به خلافت و جانشینی رسول خدایم!

« فلعمری ما الإمام إلا الحاکم بالکتاب القائم بالقسط ... » (8).

به جان خودم قسم که امام فقط کسی است که بر اساس قرآن حکم رانی کند و قیام به قسط نماید !!

« و أنی لم أخرج أشرا و لا بطرا و إنما خرجت لطلب الإصلاح فی أمة جدی ... » (9).

من خروج و قیام نکردم برای لهو و خوشگذرانی بلکه خروج من برای اصلاح أمت و امر به معروف و نهی از منکر و عمل به سیره جدم می باشد!!

 

پی نوشت ها:

1-سوره منافقون / 8 .

2- نساء /139 .

3و4- کافی ج5 ص63و64 .

5- لهوف ص 59 .

6- ارشاد مفید ج2ص98

7- کلمات امام حسین علیه السلام ص316

8- ارشاد ج2ص39

9- بحار الأنوار ج44 ص329 .


  • میثم شعبانی پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی